شهدا گنج های ماندگار

یادواره شهدای چهارصد دستگاه کرج

شهدا گنج های ماندگار

یادواره شهدای چهارصد دستگاه کرج

سلام خوش آمدید
شهید دهقان شادکامی-محمود

شهید محمود دهقان شادکامی

نام پدر: اکبر
تاریخ تولد: 1-1-1345 شمسی
محل تولد: البرز - کرج
تاریخ شهادت : 27-4-1361 شمسی

محل شهادت : شرق بصره

عملیات:رمضان

گلزار شهدا: چهارصددستگاه
البرز - کرج

"شهید محمود دهقان‌شادکامی" در تاریخ دهم فروردین ماه سال 1345 در شهرکرج در خانواده‌ای متوسط چشم به جهان گشود. وی پس از سپری نمودن دوران کودکی در سن 7 سالگی جهت کسب علم ودانش به مدرسه رفت و تا کلاس پنجم ابتدایی تحصیل نمود. در سال 1358 پس از پیروزی انقلاب وارد بسیج گردید و فعالانه در آن ارگان فعالیت نمود و با شروع جنگ تحمیلی از طریق بسیج به جبهه‌های جنگ حق علیه باطل اعزام گشت که در آخرین اعزامش از طرف بسیج در هیجده تیر 1361 به جبهه جنوب در تاریخ بیست دو تیر 1361 در عملیات رمضان در منطقه شرق بصره مفقود گردید که پس از سالها دوری از وطن در سال 76 پیکر پاکش به وطن رجعت داده شد.









وصیت نامه 


با درود به رهبر کبیر انقلاب و درود به حضور ملت شهید پرور و مبارز ایران وصیت نامه خود را شروع می کنم. طبق آیه قرآن که می فرماید : "ولا تحسبن الذین قتلو فى سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون" مپندارید آنهایى که در راه خدا کشته می شوند، مرده اند بلکه زنده اند ونزد خدایشان روزى می خورند.
پس اى مادر شهید داده و پدران شهید داده شما را چه باک باد. می دانم که شما ملت افسوس می خورید که فرزندان شما به جبهه بروند و دیگر معلوم می شود که از شهادت آنها هم نگران نیستید. برادران و خواهران اگر فرزندان شما می خو اهند به جبهه بیایند بگذارید و از آمدن آنها جلوگیرى نکنید. چرا که جبهه جاى خود سازى است. فریب منافقان کوردل را نخورید، چرا که قران کریم می فرماید: " منافقین جزو کافرینند و کافرین در دوزخ که دوزخ هیچ جاى بازگشتى نیست برادرها به عنوان یک برادر کوچک می گویم که پیش مرگ این انقلاب باشید. امام را دعا کنید و او را در صحنه تنها نگذارید، به دستورهاى او اطاعت کنید، به جبهه ها بیایید و از نزدیک شاهد جانبازى برادران رزمنده خود باشید و ببینید که دشمن چگونه به غلط کردن افتاده است. البته پشت جبهه را هم تنها و خالى نگذارید، شما ملت کارگر مى توانید با زیاد کردن کار خود مشت محکمى بر دهان دشمنان اسلام بزنید و از پدر و مادرم و دو خواهرم مى خواهم که اگر از من بدى دیده اند؛ چون مى دانم که جز بدى براى آنها چیز دیگرى نداشته ام، ولى به هر حال امیدوارم که مرا حلال کنند و از آنها مى خواهم که از رفتن من نگران نباشند و اگر احیانا براى من گریه کردید، راضى نیستم و هرگاه دلتنگ شدید به گلزار شهیدان بروید و فاتحه بخوانید. انشاء ا... که خداوند صبر و قوت دل به شما و خانواده هاى دیگر عطا بفرماید: از دوستان و آشنایان و کسانى که مرا مى شناسند. اگر از من بدى دیده اند، مرا ببخشند. و درآخر به عنوان یک طرفدار به برادران حزب جمهورى چهارصد توصیه مى کنم که فعالیت هاى خود را زیاد کنند. امام را دعاى فراوان کنند، تبلیغات را گسترش دهند و امیدوارم که بزودى زود، یک بسیج انقلابى و کاملا در خط امام و مردم در این محل تشکیل شود و نگذارید که بچه هاى محل به صورت فاسد در کوچه ها باشند، آنها را به کتابخانه بیاورید و از آنها استفاده کنید که هم ثواب دارد و هم فعالیت بیشتر و مى خواهم که اگر مى توانید به جبهه بیایید.

http://s5.picofile.com/file/8371381968/6112178_762x1024.jpg

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
شهدا گنج های ماندگار

"گاهی رنج و زحمتِ زنده نگهداشتن خون شهید، از خود شهادت کمتر نیست. رنج سی ساله امام سجّاد علیه الصّلاة والسّلام و رنج چندین ساله زینب کبری علیهاسلام از این قبیل است. رنج بردند تا توانستند این خون را نگه بدارند. بعد از آن هم همه ائمّه علیهم السّلام تا دوران غیبت، این رنج را متحمّل شدند. امروز، ما چنین وظیفه‌ای داریم. البته شرایط امروز، با آن روز متفاوت است. امروز بحمداللَّه حکومت حق - یعنی حکومت شهیدان - قائم است. پس، ما وظایفی داریم."

آخرین نظرات