باکری ها سه تا برادر بودند
که جنازه هیچ کدوم برنگشت
علی باکری ساواک شاه دستگیرش کرد تکه تکه اش کرد و هیچی از جنازه اش پیدا نشد
حمید باکری هم وقتی شهید شد جنازه اش تو خیبر افتاده بود برادرش مهدی از کنارش رد شد هر چی بچه ها بهش گفتن جنازه برادرت حمید رو بردار قبول نکرد گفت تمام این جنازه ها حمید باکری هستن کدومو برگردونم اخرش جنازه داداشش حمید رو همون جا تو خیبر رها کرد.
خود مهدی باکری هم تو وصیت نامه اش نوشته بود:
خدایا از تو می خوام وقتی شهید شدم جسدم پیدا نشه تا یه وجب از خاک این دنیا رو اشغال نکنم تو عملیات بعدی افتاد تو دجله جنازه اش رو آب برد
هیچ کدوم از برادران باکری پیکرشون برنگشت.


دورود بر همه دلاوران و قهرمانان ایران زمین که عاشقانه و بی منت برای خاک وناموس میهن جوان مردانه ایستادگی کردن
خدایا در همین لحظه آرزو میکنم که مثال این عزیزان عاشقانه برای سرزمین و ناموس کشورم جانم را هدیه کنم