شهید بورقی-کاظم

شهید کاظم بورقی
نام پدر: محمد
تاریخ تولد: 5-1-1344 شمسی
محل تولد: البرز - کرج

پایان دوره متوسطه

تاریخ شهادت : 13-5-1362 شمسی

سن:18سال

محل شهادت : حاج عمران
عملیات والفجر 2

گلزار شهدا: امامزاده محمد
البرز - کرج

پنجم فروردین 1344، در شهرستان کرج به دنیا آمد. پدرش محمد و مادرش ربابه نام داشت. تا پایان دوره متوسطه درس خواند و دیپلم گرفت. کارگر کارخانه بود. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت.
سیزدهم مرداد 1362، در حاج عمران عراق بر اثر اصابت ترکش خمپاره به شهادت رسید. پیکر او را در امامزاده محمد زادگاهش به خاک سپردند.

شهید کاظم بورقی در اردیبهشت سال 1344 در شهرستان کرج در دامن مادری پاک و مؤمنه چشم به جهان گشود و دوران کودکی را در خانواده خود که از اخلاق و فضائل اسلامی برخوردار بودند سپری ساخت، شهید کاظم بورقی شبها دیر به خانه می آمد و تا پاسی از شب به پاسداری و گشت در محل می پرداخت او جوانی ساده‌پوش بود و ساده زندگی می‌کرد اما دلیر و بی‌باک و پرکار بود سعی داشت خستگی را در خود راه ندهد. در سال 1360 به استخدام شرکت صنعتی جهان در آمد ،7 بار به جبهه رفت و سراغ او را تنها می‌بایست از جبهه گرفت . یکی از دوستانش که بسیار به او وابسته بود و همیشه با او عازم جبهه حق علیه باطل می‌شد که حتی وابستگی این دو به حدی بود که به فاصله 1 ساعت از یکدیگر به شهادت رسیدند می‌توان محسن خواجوی را نام برد . شهید کاظم بورقی در صحنه های جنگ همیشه نیروی پیاده و رزمی بود او در عملیاتهای بزرگی چون فتح المبین (هر سه مرحله) مسلم ابن عقیل و والفجر 2 شرکت داشت و در یکی از عملیاتها با پوشش حجم آتش شهید و تعداد زیادی از نیروهای رزمنده از محاصره بعثیون نجات یافتند تا اینکه در عملیات والفجر 2 منطقه حاج عمران تپه سیدالشهداء مورخ سیزدهم مرداد 62 هنگام طلوع آفتاب با اصابت تیر به گلویش شربت گوارای شهادت را نوشید بعد از یک ساعت شهید محسن خواجوی به شهادت رسید و پیکر پاکش در امامزاده محمد حصارک( کرج)در جوار حق آرمیده است.

سیری در کلام شهید

 اکنون که در جبهه حق پا گذاشته ام و اکنون که به دست دشمنانت کشته شده ام ، خدایا از تو می خواهم که این بنده سراپا تقصیر و معصیت را عفو کنی و در ردیف شهیدان در راهت قرار دهی و جانم را به عنوان هدیه ای ناقابل از جانب بنده ای خسته از رنج زندان دنیائی و عاشق وصال پذیرا باشی .

پدر و مادرم ، در مرحله اول از شما طلب حلالیت دارم به خاطر نافرمانیها و احیانا" بی احترامی که از روی نادانی و غرور جوانی بوده از شما عذر میخواهم و از شما می خواهم در این زمان که فرزند خود را در راه پروردگار تان از دست داده اید، پریشان و غمگین و نالان نباشید . با روی گشاده و بشاش با مردم روبرو شوید و خدا را شکر کنید که امنت او را توانستید با سربلندی به خودش بازگردانید.

خواهرانم ای کسانیکه بار سنگینی از انقلاب بر دوش شما همیشه بوده و هست الگوی شما فاطمه زهرا و زینب کبری سلام الله علیها باشد.

میخواهم بگویم تا می توانید محجوب باشید ، زیرا حجاب زینت زن است و به این وسیله به نحوی حافظ خون شهید و پاسدار انقلاب باشید .

برادرانم ، پیروی امام را پیشه خود کنید، با شما بسیجیان عزیز هستم ، شما یاوران راستین اسلام که با نبردتان در جبهه و در داخل با ضد انقلاب و با ایمان راسخ و ایثار تان نمونه هستید برای هر طالب عدل و آزادی . عزیزانم ، تا موقعی که جبهه ها نیاز دارند از هیچ گونه کمکی دریغ نورزید .

پدر و مادرها سعی کنند بر عواطف خود غلبه کنند و مانع خدمت فرزندانشان نشوند .

شرکت در مجالس دعا و نماز جماعت و جمعه را فراموش نکنید و متارکه با این مجالس پر فضیلت نکنید . دیگر سخنی برای گفتن ندارم . مال و منالی هم ندارم و آنچه هم که دارم برای مستضعفین است و صندوق قرض الحسنه ، آن را به حساب بسیج واریز نمایید .

اگر جنازه ام بدستتان رسید مرا در کنار شهدای گلگون کفنان امامزاده محمد کرج دفن نمائید . امام را دعا کنید .

خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار


توصیه های شهید کاظم بورقی

گزیده ای از صحبت های شهید کاظم بورقی در مورد کارگران ، محصلین ، نیروهای بسیج و ....

برادران کارگر ما از اینکه کمتر میتوانند در جبهه حق علیه باطل حاضر بشوند بدین علت است که میبایست در سنگر تولید در پشت جبهه همکاری بیشتری داشته باشند ، در رابطه با اینکه من می­رفتم جبهه و بر می گشتم این برادران کارگر از من سئوال میکردند : شما چه جوری به جبهه رفتید و از چه طریقی به جبهه رفته اید ، همه شان خواستار این بودند که هر چه زودتر به جبهه بروند ، ولی گاهی وقتها نمیتوانند بروند ، روحیه کارگرها خیلی بالا ست در سنگر تولید هم باشند باز هم نمی شود جبهه تولید را رها کرد در هر صورت برادران کارگر عاشق شهادت باشند ولی خوب مجبور هستند سنگر تولید را حفظ کنند .

برادران دانش آموز ما چه شبانه و چه روزانه ، این­ها می بایست علاوه بر درس خواندن کار هم بکنند ، باید سعی کنند تا آنجائیکه میتوانند و قدرت دارند در جبهه ها حاضر می شوند، مخصوصا" برادران روزانه ، هیچ اشکالی ندارد ،آنها به جای اینکه بیایند شبانه روز 2 ساعت درس بخوانند، 3 ماه میروند جبهه شش ماه در مدرسه می مانند ، با شبی 6 ساعت درس خواندن در 24 ساعت می توانند خودشان را برسانند ، عقب نمانند ، اینها سعی کنند در جبهه حاضر بشوند وقتی هم در مدرسه هستند آنهائیکه در مدرسه به عنوان محصل هستند و احیانا" احساس تعهد نمی کنند بر افراد مومن است که اینها را به راه راست هدایت کنند و ارشاد اسلامی بنمایند، آنهائیکه میخواهند برای اسلام خدمت کنند طردشان نکنند ، از وجودشان استفاده کنند و به اینها راه و روش یاد بدهند ، در انجمنهای اسلامی مدارس گرد هم جمع شوند ، مواظب آنها باشند ، سعی کنید قشر جوان ما و قشر تحصیل کرده ما را منحرف نکنند ، در آینده همین دانش آموزان حزب ا... هستند که باید امور مملکت را بدست بگیرند ...

برادران بسیج ، ایثارگرانی هستند که از تمام چیزهای زندگی و خانه و کاشانه خودشان گذشته اند ایثار گرانه در هر صورت از آنها میخواهم به عنوان یک پاسدار ، فرمان امام عزیزمان را در هر کجای ایران هستند فراموش نکنند و راه و مسلک و هدف را هرگز از خاطر نبرند و همیشه تقوا را پیشه خودشان قرار بدهند ،

شرکت در مجالس مذهبی از جمله نماز جمعه ، نماز جماعات در مساجد محل فعالیتهای خدماتی به مردم باید این نوع کارها از خصیصه هر بسیجی باشد.

توشه راه ماه تقوی ماست ، روز قیامت همین هاست که ما را از افتادن از پل صراط نگاه خواهد داشت از اختلافات گروهی باید بسیجی ها پرهیز کنند ، همه با هم مهربان و با هم عطوفت داشته باشند .