شهدا گنج های ماندگار

یادواره شهدای چهارصد دستگاه کرج

شهدا گنج های ماندگار

یادواره شهدای چهارصد دستگاه کرج

سلام خوش آمدید
شهید دین-پرویز

شهید پرویز دین

نام پدر: غلامحسین

تاریخ تولد: 17-3-1350 شمسی

محل تولد: البرز - کرج

تاریخ شهادت : 10-1-1367 شمسی

محل شهادت : بیاره 

گلزارشهدا:امامزاده طاهر 

البرز - کرج

درسال 1350 در کرج ( دولت آباد ) در یک خانوادة مسلمان و مؤمن دیده به جهان گشود. پدرش کارمند ادارة کشاورزی و مادرش زنی فعال در اجتماع بود که در گروهها مردم نهاد فعالیت داشت. در اوان کودکی شهید پرویز بسیار مهربان و دلسوز بودند، برای تمامی افراد خانواده و غریبه و آشنا مطیع و فرمان‌بر، خوش‌رفتار و خوش‌برخورد بودند. در سن هفت‌سالگی تحصیلات اولیة ابتدائی خود را در دبستان شهید محمد زارع آغاز نمودند و پس از پایان دورة ابتدائی و دوره متوسطه و دبیرستان خود را در دبیرستان شهید گودرزی در دولت‌آباد ادامه دادند و به دلیل علاقة فراوان به تحصیل در دانش‌سرا، وارد دانش‌سرا علی آباد شهریار شد و تا سال چهارم تحصیل نمود و پس از پایان تحصیل به شغل معلمی رو آورد و در کرج مشغول فعالیت شد. علاوه‌بر فعالیت‌های روزمره در پایگاه راهیان قدس عضو بسیج شد و دورة آموزش نظامی خود را نیز دید و سرانجام پس از مدتی در دی ماه سال 1366 برای اولین به جبهه اعزام شد و در منطقة جنوب در مناطق مختلفی چون سومار و دهلران شرکت کرد و در شناسایی مناطق شرکت داشت و سرانجام پس از جانفشانیها و رشادتها بسیار در سال67 در عملیات والفجر10 در عراق براثر اصابت ترکش به فیض شهادت نائل‌ آمد و جان خود را تقدیم دین و وطن خود نمود. پیکر پاکش را در امام‌زاده طاهر کرج به خاک سپردند.


آن کس که تو را شناخت جان را چه کند فرزند و عیال و خانمان را چه کند

دیوانه کنى هر دو جهانش بخشی دیوانه تو هر دو جهان را چه کند

وصیتم را با این شعر نیکو و زیبا که تا عمق جانم اثر کرده، آغاز می کنم، می دانم زمانی که این وصیت را می خوانید من دیگر در بین شما نیستم. اما شوق دیدار حضرت حسین بن علی « ع »

سرور شهیدان عالم چنان در وجودم سر شار است که ندیدن گل رخسار شما را با همه سختیهایش تحمل می کنم .

پدر و مادر عزیزم : از شما بسیار متشکرم که براى من خیلی زحمت کشیدید و ناراحتیها را تحمل کردید و تا من راحت باشم و در این مدت عمرم اگر بی احترامی نسبت به شما نمودم و شما را آزار و اذیت و رنجیده خاطرتان کردم. جدا از من در گذرید و به بزرگواریتان مرا ببخشید .

پدر و مادر و بستگانم در سوگ من گریه و زارى نکنید. چون فرزند شما همان راهی را رفته که امام حسین ( ع ) رفت و نهضت کربلاى حسین را بارورکرد. مادرم براى از دست دادن من غصه و افسوس نخور که شهادت حد نهایی تکامل یک انسان است.

مادر عزیزم این شعرگونه را تقدیم حضورت می نمایم :

عاشقم من عاشقم،مادر

معشوق من شهادت است مادر

                                                                                                      راه من راه خداست مادر

                                                                                                   میروم تا که رسم به معشوق مادر

میروم تا برسم به الله مادر

رضاى تو رضاى خداست مادر

مادر تو مى خواهى‌مرا از سر به پا با گل بیارایى

ولى من میروم خود را با گل لاله بیارایم

با لاله سرخ شهادت مادر

با خون پاک خود مادر

مادرم من تو را از جان دوست دارم

ولى چه کنم که دین خدا و قرآن را هم دوست می دارم

خداوندا قبول کن این شهادت را

به پا دار دین اسلام و قرآن را

میروم تا که زنده کنم الله اکبر را

خدایا نگهدار خمینى رهبرم را

من هستم عازم جبهه مادر

حلالم کن دیدار در قیامت مادر

خداحافظ مادر دیدار بر سر حوض کوثر با مادرت زهرا

برادرم ! حسین جان از تو مى خواهم که درست را خوب و به نحو احسن بخوانى و دنبال علم و دانش برو . البته علم و دانشى که در خدمت اسلام باشد نه در خدمت آمریکا و شورویها .

خواهرانم ! امیدوارم که در کلیه امور زندگى خوشبخت و کامیات شوید و در زندگى ، خدا و دین را فراموش نکنید و در کارهایى که مى‌خواهید انجام دهید، خدا را در نظر بگیرید. و پاکدامن و پرهیزگار باشید که خداوند خیلى مهربان است .

و سخنى با امت مسلمان! به گوش باشید، به فرمان رهبر عمل کنید، رزمندگان مسلمان در جبهه خارجى توطئه دشمن را در هم مى‌کوبند و شما امت مسلمان در جبهه داخل توطئه منافقان را خنثى کنید . به حبل‌ا... چنگ زنید و هر روز بیعت خود را با امام تجدید کنید . هر زمان بیدار باشید، بجنگید و بکشید دشمنان خدا و اسلام را و امیدوار باشید که پیروزید و بدانید که مکر دشمنان ضعیف و سرکوب است .

در ضمن پدرو مادرم، مرا در جایى که صلاح می دانید به خاک بسپارید. مجلس ختم بدون تشریفات برگزارشود. در شهادت من جامه سیاه نپوشید. از طرف من از دوستان و آشنایان یک به یک حلالیت بطلبید. براى من خودتان، یا دیگران 6 ماه نماز قضا بجا بیاورید و قضاى روزه هایم را بجا آورید. از خداوند براى من طلب آمرزش و مغفرت کنید. حضرت امام خمینى را هرگز تنها مگذارید. و دارایى من ( در بانک ) مقدارى را به فقراء بدهید و مابقى آن براى خودتان .

والسلام علیکم و رحمة‌ا... و برکاته

یکشنبه 8/9/66 ومن ا... التوفیق

وصیت نامه عبد حقیر و مستجیر پرویز دین امام را دعا کنید

 

منبع: پرونده فرهنگی شهدا،اداره اسناد انتشارات، هنری

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
شهدا گنج های ماندگار

"گاهی رنج و زحمتِ زنده نگهداشتن خون شهید، از خود شهادت کمتر نیست. رنج سی ساله امام سجّاد علیه الصّلاة والسّلام و رنج چندین ساله زینب کبری علیهاسلام از این قبیل است. رنج بردند تا توانستند این خون را نگه بدارند. بعد از آن هم همه ائمّه علیهم السّلام تا دوران غیبت، این رنج را متحمّل شدند. امروز، ما چنین وظیفه‌ای داریم. البته شرایط امروز، با آن روز متفاوت است. امروز بحمداللَّه حکومت حق - یعنی حکومت شهیدان - قائم است. پس، ما وظایفی داریم."

آخرین نظرات