شهدا گنج های ماندگار

یادواره شهدای چهارصد دستگاه کرج

شهدا گنج های ماندگار

یادواره شهدای چهارصد دستگاه کرج

سلام خوش آمدید
شهید دهقان-جلال

شهید جلال دهقان

نام پدر: محمد

تاریخ تولد: 11-3-1345 شمسی

محل تولد: کرج

تاریخ شهادت : 18-1-1365 شمسی

محل شهادت : فاو عراق

 گلزارشهدا: چهارصددستگاه

 البرز - کرج

شهید جلال دهقان در سال 1345 در شهر کرج، در خانواده ای مذهبی دیده به جهان گشود. در سن 7 سالگی وارد دبستان 12 فروردین در دولت آباد کرج شد و با موفقیت دوره ی ابتدایی و راهنمایی را سپری کرد. سپس به صورت نیمه وقت در قنادی کار می کرد. با شروع انقلاب اسلامی همراه پدرش در راهپیمایی ها شرکت می کرد و با مشت های کوچکش تنفر خود را نسبت به رژیم پهلوی اعلام می نمود.

با شروع جنگ تحمیلی و فرمان امام مبنی بر تشکیل ارتش بیست میلیونی عضو بسیج دولت آباد کرج شد و در بسیج فعالیت داشت که مسئولین بسیج به دلیل کمی سن حاضر نمی شدند او را به منطقه بفرستند. در سال 1362 موفق شد رضایت خانواده را بگیرد و در همان سال عازم منطقه شد که به مدت دو سال در مناطق مختلف جنگی حضور داشت. پس از دو سال فعالیت در جبهه به خدمت سربازی اعزام شد و دوره آموزشی را در کرمان سپری کرد. 4 ماه در اهواز بود تا این که در منطقه فاو درعملیات والفجر8زمانی که پشت تانک بود ترکش به پشت سرش اصابت می کند و به فیض شهادت نائل می گردد.

شهید خیلی شوخ طبع، همیشه صورتش خندان، مهربان و با صفا بود. او به نقاشی علاقمند بود. یک روز وقتی که پست چی نامه برای رزمندگان آورده بود جلال حواسش به این بود که نامه ای از خانواده برایش آمده یا نه. در همین حال فرمانده از او سوال کرد چند نوع توپ داریم؟ جلال در جواب گفت: توپ والیبال، فوتبال و ... و همه بچه ها خندیدند.


 

 

یازدهم خرداد 1345، در شهرستان کرج به دنیا آمد. پدرش محمد، کارگر کارخانه بود و مادرش صدیقه نام داشت. تا دوم متوسطه درس خواند. به عنوان سرباز ارتش در جبهه حضور یافت. هجدهم فروردین 1365، در فاو عراق بر اثر اصابت ترکش به سر، کمر و پا، شهید شد. مزار وی در گلزار شهدای چهارصددستگاه زادگاهش واقع است.

شهید جلال دهقان در سال 1345 در شهر کرج، در خانواده ای مذهبی دیده به جهان گشود. در سن 7 سالگی وارد دبستان 12 فروردین در دولت آباد کرج شد و با موفقیت دوره ی ابتدایی و راهنمایی را سپری کرد. سپس به صورت نیمه وقت در قنادی کار می کرد. با شروع انقلاب اسلامی همراه پدرش در راهپیمایی ها شرکت می کرد و با مشت های کوچکش تنفر خود را نسبت به رژیم پهلوی اعلام می نمود.

با شروع جنگ تحمیلی و فرمان امام مبنی بر تشکیل ارتش بیست میلیونی عضو بسیج دولت آباد کرج شد و در بسیج فعالیت داشت که مسئولین بسیج به دلیل کمی سن حاضر نمی شدند او را به منطقه بفرستند. در سال 1362 موفق شد رضایت خانواده را بگیرد و در همان سال عازم منطقه شد که به مدت دو سال در مناطق مختلف جنگی حضور داشت. پس از دو سال فعالیت در جبهه به خدمت سربازی اعزام شد و دوره آموزشی را در کرمان سپری کرد. 4 ماه در اهواز بود تا این که در منطقه فاو زمانی که پشت تانک بود ترکش به پشت سرش اصابت می کند و به فیض شهادت نائل می گردد.

شهید خیلی شوخ طبع، همیشه صورتش خندان، مهربان و با صفا بود. او به نقاشی علاقمند بود.

دهقان-جلال

۲۴۴بازدید

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

ارسال فیلم و عکس با کلیک روی 09213166281 ایتا

شهدا گنج های ماندگار

"گاهی رنج و زحمتِ زنده نگهداشتن خون شهید، از خود شهادت کمتر نیست. رنج سی ساله امام سجّاد علیه الصّلاة والسّلام و رنج چندین ساله زینب کبری علیهاسلام از این قبیل است. رنج بردند تا توانستند این خون را نگه بدارند. بعد از آن هم همه ائمّه علیهم السّلام تا دوران غیبت، این رنج را متحمّل شدند. امروز، ما چنین وظیفه‌ای داریم. البته شرایط امروز، با آن روز متفاوت است. امروز بحمداللَّه حکومت حق - یعنی حکومت شهیدان - قائم است. پس، ما وظایفی داریم."

آخرین نظرات