شهید جاویدالاثر عباس جعفری جلگه
نام پدر: کریم
تاریخ تولد: 1-11-1340 شمسی
محل تولد: یزد - مهریز
تاریخ شهادت : 12-2-1361 شمسی
محل شهادت : دارخوین
عملیات بیت المقدس
گلزار شهدا: چهارصددستگاه
البرز - کرج
شهید عباس جعفری جلگه در سال 1340 در شهر کرج چشم به جهان گشود و پس از طی دوران تحصیل در تاریخ 1359/11/29 به خدمت مقدس سربازی اعزام گردید و در تاریخ 1361/02/12در منطقه عملیاتی بیت المقدس در درگیری با متجاوزین بعثی عراق مفقود الاثر می گردند
یادتان باشد اگر خبر شهادتم را برای شما آوردند، داد و بیداد نکنید، بالاخره اسلام خون میخواهد و ما باید از دین وکشورمان دفاع کنیم که بدست از خدا بی خبران...
"شهید عباس جعفریجلگه" در سال 1340 در شهرستان یزد دیده به جهان گشود. وی 4 ساله بود که به همراه خانواده به شهرستان کرج مهاجرت کردند و در سن 7 سالگی جهت کسب علم و تحصیل به مدرسه رفته و شروع به تحصیل نمود و موفق به اخذ دیپلم گردید. با شروع جنگ تحمیلی مشتاقانه به سمت جبهههای نبرد حق علیه باطل شتافت و به صورت داوطلب در ارتش ثبتنام نموده و پس از گذراندن دوره آموزش نظامی به جبهههای جنوب اعزام گردید و در طول خدمتش تنها دوبار به مرخصی رفت. وی پس از رزمی بیامان و حماسهآفرینی، سرانجام در تاریخ بیست و سوم فروردین 1361 در منطقه جنگی خرمشهر مفقودالاثر گردید و تاکنون خبری از وی به دست نیامده است.
زندگینامه شهید بروایت از پدر
پسرم " شهید عباس جعفری جلگه" در یزد متولد شد و حدود 4 ساله که بود، ما از یزد به کرج مهاجرت کردیم و در چهارصددستگاه ساکن شدیم و مدرسهاش را در چهارصددستگاه گذراند و مدرک دیپلم را گرفت. بعد از اینکه دیپلمش را گرفت، به جبهه رفت ودر این مدت دو بار به مرخصی آمد و سمتش در جبهه بیسیم چی بود.
موقعی که انقلاب شد خیلی
فعالیت میکرد. بچهها را بسیج میکرد، خیلی تو مسجدها بود. حتی آموزش اسلحه هم میداد.
خیلی درسش خوب بود. هیچ وقت ما را مدرسه نخواستند و تا دیپلم هم یک ضرب قبول میشد.
ایشان در خط خرمشهر مفقودالاثر شده است. شهید همیشه به ما می گفت: اگر پدر و مادری بچهشان
مفقود یا شهید شود باید افتخار بکنند و همین هم شد هیچ اثری از او برای ما
نیاوردند. آخرین باری هم که میخواست، برود. به ما
گفت: یادتان باشد اگر خبر شهادتم را برای شما آوردند، داد
و بیداد نکنید، بالاخره اسلام خون میخواهد و ما باید از دین وکشورمان دفاع کنیم
که بدست از خدا بی خبران نیفتد. هر کس بچهاش در این راه برود، باید
افتخار کند
خیلی پسر خوبی بود. مؤمن با خدا و نمازخوان بود و همیشه نماز شبش را
میخواند.
هرگز ندیدم که از انجام تکالیف ناراحت باشد ، در نماز شبش آرزوی شهادت داشت
که به
آرزویش رسید. شهید امانتی بود در دست ما که او را به باری تعالی پس دادیم
.ما
امانت را به صاحبش برگرداندیم. من به داشتن پسری مانند عباس افتخار می کنم
که
مانند همنامش حضرت عباس به شهادت رسید و جان فدای دین خود کرد زیرا که
زندگی بیهوده ای نداشته وبسیار زندگی پرثمری داشته است. تا آخر تاریخ نام
شهید می ماند.
منبع: پرونده فرهنگی شهدا،اداره اسناد انتشارات، هنری