وصیت نامه ای از شهید « محمد علی معصومی» در دست است که در ادامه مطلب می خوانیم:
«إِنَّ الَّذِینَ یَشْتَرُونَ بِعَهْدِ اللَّهِ وَ أَیْمَانِهِمْ ثَمَنًا قَلِیلًا أُولَٰئِکَ لَا خَلَاقَ لَهُمْ فِی الْآخِرَةِ وَلَا یُکَلِّمُهُمُ اللَّهُ وَلَا یَنظُرُ إِلَیْهِمْ یَوْمَ الْقِیَامَةِ وَلَا یُزَکِّیهِمْ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ (77)»
من
چندین بار قصد عزیمت به جبهه را نمودم تا به عهد و پیمان خود با خداوند
عمل کنم ولى هر بار برسـر راه خود موانـعى مى دیدم. شاید بدین خاطر مى بود
که رفتن به جبهه نیز لیاقت مى خواهد و؛
بـردر میخانه رفتـن کار یک رنــگان بود
خود فروشان را به کوى میفروشان راه نیست
من درخرداد 60 ؛ پس از تعطیل شدن مدارس وارد سپاه شدم تا موانع راه را ازبین ببرم و یک سرى دیگر نیزکه به خودى خودبه مرور زمان از بین رفته بود. حال باید این امکان را فراهم مى کردم که تمامى هستى ام در معرض امتحان او قرار بگیرد و شایستگى لازم را براى رضایتش فراهم کنم و آن عشق او را به دست آورم، چرا که :
تا که از جانب معشوق نباشد کششى
کوشش عاشق بیچاره به جایى نرسد
توصیه من به برادران عزیزم این است که تنها راه نجات و اولین گام آن تزکیه است پاک شدن از آلودگیها وشرکها و ... اسـت و اینها هنگامى حاصل مى شود که انسان ازیاد خداوند غافل شده باشد دراین موقع خداوند انسان را به حال خودش مىگذارد و بدین ترتیب انسان خسران مى بیند از مسیر حق منحرف مىشود و چون گناه (هرچند کوچک باشد) گناه را به دنبال مى آورد. یک موقع به خود مى آییم که دیگر دیر شده و راه پس و پیش باقى نمانده و ما تبدیل به یک هیولاى لا حول گو شدیم و دیـگرما نیستم که تصمیم مى گیریم بلکه شیطان به جاى ما تصمیم مى گیرد و عمل می کند .
بهترین وسیله و مستمسک که انسان بوسیله آن مىتواند همیشه به یاد خدا باشد و خود را گم نکند و از فطرت پاک خود منحرف نشود دعاست . این دعاست که وقتى انسان با آن آشنا بشود دریچه جدیدى برروى او مىگشاید که در افقهاى آن دیگر ناامیدى معنى ندارد و او از ناامیدیها ، امید و راه مى سازد و از آنها درس مى گیرد ودر راه رشد و کمال خود به کار مى گیرد و این را نیز باید توجه داشته باشیم که گناه هرچه باشد اگر انسان متوجه آن بشود و سپس طلب بخشش کند خداوند آنرا میپذیرد چـرا که او قبل از آنکه ما بخوانیمش ما را خوانده است و دیگر جایى براى تأمل باقى نمى ماند.
اگر ما این راه را پیش بگیریم امید است که خداوند وحدت بینمان را مستحکمتر نماید و تقوى و نظم را نصیبمان گرداند تا دیگر دشمن نتواند در درون ما نفوذ کند و با استفاده از فاصله هاى بین ما ، تفرقه و دشمنى را حاکم گرداند و با این وحدتـمان و یکپارچگیمان دوستانمان را آنطور که هستند بشناسیم و دشمنانمان را نیز و براین اساس نباشد که :
هر کسى از ظن خود شد یار من
از درون مـن نجست اسرار من
توصیه دیگر من این است که همیشه حامى روحانیت باشیم چرا که این قشر است که مى تواند انقلاب ما را به سرمنزل مقصود برساند و از انحرافات آن جلوگیرى کند و در رأس همه روحانیت، انسان کامل عصرمان، ولى فقیه مان امام خمینى را که تبعیت از او تبعیت از خداست و مخالفت از او مخالفت با خدا واسلام است .
امید است که خداوند تعالى این توفیق را نصیب ما گرداند که تحت سایه رهبرى ایشانزمینه را بتوانیم براى ظهورهرچه زودتر حضرت مهدى (عج) فراهم گردانیم و خونهاى ما نیز در این راه نثار دین او گردد که اگر چنین شد ما رستگاریم.
نشان مـرد مؤمن با تو گویم
چو مرگش رسد، خندان بمیرد
والســـــــلام
محمد على معصومى سوم شهریور ماه 1360
ارسال فیلم و عکس با کلیک روی 09213166281 ایتا