َشهید هدایت اله ملکی بنادکوکی
نام پدر: جواد
تاریخ تولد: 3-5-1323 شمسی
محل تولد: یزد - تفت - نیر
تاریخ شهادت : 3-4-1365 شمسی
محل شهادت : مهران
گلزار شهدا: :امامزاده محمد
البرز - کرج
وصیت نامه:
بسمه تعالى
کل نفس ذایقه الموت، هر صاحب حیاتى روزى طعم مرگ را خواهد چشید. پس چه بهتر مردن را نوع بهترین انتخاب کند و آن نوعى است که حسین (ع) انتخاب کرد و فرمود ان کان دین محمد لم لیستقم الا بقتلى فباسیوف.. . اگر دین جدم بر قرار نمى ماند مگر به کشته شدن من پس اى شمشیرها مرا در برگیرید. امروز که انقلاب اسلامى به ثمر پیروزى نشسته و حسین زمان رهبر کبیر انقلاب بر یزیدیان غالب شده است استکبار جهانى منافع خود را در خطر دیده است و دست به توطئه زده است و قصد از میان برداشتن اسلام و شکست انقلاب را نموده است اما چون اراده خداوند بر آن است که مظلومین و محرومین عالم بر کفر جهانى غالب کند اما بدست بندگان متدین و معتقد که ایثارگران تا پاى جان و مال خود چون کوهى استوار ومحکم ایستاده اند لذا این بنده عاصى و محتاج خداوند هم خواستم در کنار این عزیزان رزمنده کسب فیض کنم و توفیق حضور در جبهه نصیبم شد گر چه درمقابل شور و شوق این رزمندگان احساس ضعیفى و حقارت مى کنم لکن امید است همین اندازه که در کنار صف این عزیزان هستم گوشه اى از عنایت خداوند شامل حالم شود و خداوند گناهانم را ببخشد و بمصداق و من یخرج من بیته مهاجرا الى الله ثم یدرکه الموت فقد وقع اجره على الله، پاداشى از جانب خداوند نصیبم گردد و آمرزش حق شامل حالم شود و با نشستن گرد و غبار خاک صحنه مجاهدان بر پیکرم بپاشد و به همین خاطر خدا گناهانم را بیامرزد گر چه بعید است که در جمع شهدا باشم اما اگر فیض توفیق را پیدا کردم از پدر و مادرم مى خواهم که صبر پیشه کند وکارى که پدران و مادران شهدا مى کنند بکنند. از همسرم و فرزندانم مى خواهم که پیرو خط رهبرى باشند و همیشه نصایح امام را که در مورد بازماندگان شهدا دارند گوش فرا دهند. از برادران و خواهرانم مى خواهم که راه انقلاب را هرگز فراموش نکنند از امت اسلام مى خواهم همیشه حضور خودشان را درصحنه انقلاب حفظ کنند. نماز جمعه و نماز جماعت را اهمیت بدهند و بدانند با حضورشان در جمعه و جماعت پشت دشمن را مى شکنند و گوش به افراد نفاق افکن که دانسته یا ندانسته موجبات تفرقه و دلسرد کردن مردم را ازامام جمعه و روحانیت را فراهم مى کنند ندهند و بدانند که این گونه سخن ها آب به آسیاب دشمن است. خدایا تو مى دانى که هرگز من راضى نبودم و نشدم که به روحانیت توهین شود و از آنانکه در صدد توهین بودند دلگیر بودم. اى امت اسلام، اى ملت قهرمان، اى مردم شهید پرور از من عاصى به شما وصیت امام را دعا کنید و گوش به رهنمودهاى رهبر کبیر انقلاب و حضرت ایت الله خامنه اى فقیه عالى قدر گوش فرا دهید که خیر و سعادت شما در آن مى باشد. این نوشته در روز 7/4/65 در جبهه حق علیه باطل بعنوان وصیت از این بنده عاصى و گنهکار خداوند نوشته شده است امید است دین خودم را به انقلاب و به اسلام ادا کرده باشم.
التماس دعا
خداوند به همه توفیق عنایت کند. ضمنا در مورد مخارج برایم مجلسى بسیار ساده برگزار شود. به کسى بدهکار نیستم سواى مبلغ هزار تومان به حاج آقا چگینى بابت دو عدد لحاف. ده ماه روزه برایم با وارث بگیرند با اجیر بگیرید. خداوند خیرتان دهد. نماز بدهکار نیستم خمس هم ذکر شد زکات و حج هم بدهکار نیستم از همه التماس دعا دارم حلالم کنید.
اذن للذین یقاتلون به انهم ظلموا و ان الله على نصرهم لقدیر، در روزگاریکه همه مى دانیم دست ستم کاران بر علیه اسلام و مسلمین از آستین ظلم بیرون آمده و در دنیا نظام زر و زور به محرومین عالم مى تازند خداوند جهان داده وعده نصرت، امید است که بتوانیم ریشه ظلم را در زمین برکنیم. و اسلام را در جهان یارى کنیم تا خداوند نصرتمان کند، امید است دفع ظلم شود تا مظلوم امانى یابد که خداوند بهترین یاور در تاریخ 26/3/65 روز قبل از اعزام توفیق یار شد. بعد از اقرار به وحدانیت خداوند و ایمان به رسالت رسولان حق مخصوصا آخرین آنها حضرت محمد (ص) و اعتماد به ولایت و امامت دوازده تن از اوصیاى گرامیش که اولین آنها امیرالمومنین على (ع) و آخرین آنها حضرت مهدى امام منتظر (عج) و امید شفاعت از آل بزرگوارمان و اعتماد به قیامت و روز جزا عالم آخرت توفیقات الهى شامل حال این بنده عاصى شد که این چند کلمه را به عنوان وصیت بنویسم. از پدر و مادر مهربانم خواستارم چنانچه این سعادت نصیب شان شد و این فرزند ناقابل را به اسلام تقدیم نمودند بى صبرى نکنند و از همسرم مى خواهم صبور باشد و هرگاه برایش مسئله اى پیش آمد زینب دختر قهرمان على را در نظر بگیرد و فرزندانم را از راهى که انتخاب کردم آگاه سازد و به اسلام آشنا و معتقد و علاقمند سازد. در صورت امکان 5 یا 6 ماه روزه که در دوران بیمارى نگرفته ام اجیر بگیرید.
برادران و خواهران و پیش تازان خون پاک خود را فداى اسلام و قرآن کردند و چون درخت اسلام احتیاج به آبیارى به خون شهیدان را دارد و پاسدارى از خون شهیدان بر همه کس واجب است امیدوارم که اگر از لایقین نبودم جزء لایقین براى اسلام و پیروزى انقلاب به رهبرى امام بت شکن حضرت امام خمینى باشم لذا بعنوان وصیت این چند کلمه را نوشتم. این راهى است که با آگاهى کامل انتخاب کردم و همان طور که خداوند منجر فرماید از مومنین جان و مالشان را خریدار است و در عوض بهشت مى دهد خریدار خداوند فروشنده انسان.
چون عازم غرب کشور بودم این چند کلمه به عنوان وصیت نوشته شد اگر شهادت نصیبم شد زهى سعادت و افتخار و اگر بازگشتم به وظایف خویش عمل خواهم کرد. به کسى بدهکار نیستم. مجالس ختم چهلم بطور متوسط طبق عرف اگر به حج موفق نشدم پول آنرا به حساب ریخته ام سه هزار تومان آن سهمین داده شده و بقیه چون در همان سال بوده پرداخت شد اگر سال گذشت بدهند. از همه برادران و خواهران التماس دعا دارم که برایم طلب رحمت کنند و از خدا بخواهند من را بیامرزد.
منبع:سایت لاله های محراب البرز
نام پدر: جواد
تاریخ تولد: 3-5-1323 شمسی
محل تولد: یزد - تفت - نیر
تاریخ شهادت : 3-4-1365 شمسی
محل شهادت : مهران
گلزار شهدا: :امامزاده محمد
البرز - کرج
وصیت نامه:
بسمه تعالى
کل نفس ذایقه الموت، هر صاحب حیاتى روزى طعم مرگ را خواهد چشید. پس چه بهتر مردن را نوع بهترین انتخاب کند و آن نوعى است که حسین (ع) انتخاب کرد و فرمود ان کان دین محمد لم لیستقم الا بقتلى فباسیوف.. . اگر دین جدم بر قرار نمى ماند مگر به کشته شدن من پس اى شمشیرها مرا در برگیرید. امروز که انقلاب اسلامى به ثمر پیروزى نشسته و حسین زمان رهبر کبیر انقلاب بر یزیدیان غالب شده است استکبار جهانى منافع خود را در خطر دیده است و دست به توطئه زده است و قصد از میان برداشتن اسلام و شکست انقلاب را نموده است اما چون اراده خداوند بر آن است که مظلومین و محرومین عالم بر کفر جهانى غالب کند اما بدست بندگان متدین و معتقد که ایثارگران تا پاى جان و مال خود چون کوهى استوار ومحکم ایستاده اند لذا این بنده عاصى و محتاج خداوند هم خواستم در کنار این عزیزان رزمنده کسب فیض کنم و توفیق حضور در جبهه نصیبم شد گر چه درمقابل شور و شوق این رزمندگان احساس ضعیفى و حقارت مى کنم لکن امید است همین اندازه که در کنار صف این عزیزان هستم گوشه اى از عنایت خداوند شامل حالم شود و خداوند گناهانم را ببخشد و بمصداق و من یخرج من بیته مهاجرا الى الله ثم یدرکه الموت فقد وقع اجره على الله، پاداشى از جانب خداوند نصیبم گردد و آمرزش حق شامل حالم شود و با نشستن گرد و غبار خاک صحنه مجاهدان بر پیکرم بپاشد و به همین خاطر خدا گناهانم را بیامرزد گر چه بعید است که در جمع شهدا باشم اما اگر فیض توفیق را پیدا کردم از پدر و مادرم مى خواهم که صبر پیشه کند وکارى که پدران و مادران شهدا مى کنند بکنند. از همسرم و فرزندانم مى خواهم که پیرو خط رهبرى باشند و همیشه نصایح امام را که در مورد بازماندگان شهدا دارند گوش فرا دهند. از برادران و خواهرانم مى خواهم که راه انقلاب را هرگز فراموش نکنند از امت اسلام مى خواهم همیشه حضور خودشان را درصحنه انقلاب حفظ کنند. نماز جمعه و نماز جماعت را اهمیت بدهند و بدانند با حضورشان در جمعه و جماعت پشت دشمن را مى شکنند و گوش به افراد نفاق افکن که دانسته یا ندانسته موجبات تفرقه و دلسرد کردن مردم را ازامام جمعه و روحانیت را فراهم مى کنند ندهند و بدانند که این گونه سخن ها آب به آسیاب دشمن است. خدایا تو مى دانى که هرگز من راضى نبودم و نشدم که به روحانیت توهین شود و از آنانکه در صدد توهین بودند دلگیر بودم. اى امت اسلام، اى ملت قهرمان، اى مردم شهید پرور از من عاصى به شما وصیت امام را دعا کنید و گوش به رهنمودهاى رهبر کبیر انقلاب و حضرت ایت الله خامنه اى فقیه عالى قدر گوش فرا دهید که خیر و سعادت شما در آن مى باشد. این نوشته در روز 7/4/65 در جبهه حق علیه باطل بعنوان وصیت از این بنده عاصى و گنهکار خداوند نوشته شده است امید است دین خودم را به انقلاب و به اسلام ادا کرده باشم.
التماس دعا
خداوند به همه توفیق عنایت کند. ضمنا در مورد مخارج برایم مجلسى بسیار ساده برگزار شود. به کسى بدهکار نیستم سواى مبلغ هزار تومان به حاج آقا چگینى بابت دو عدد لحاف. ده ماه روزه برایم با وارث بگیرند با اجیر بگیرید. خداوند خیرتان دهد. نماز بدهکار نیستم خمس هم ذکر شد زکات و حج هم بدهکار نیستم از همه التماس دعا دارم حلالم کنید.
اذن للذین یقاتلون به انهم ظلموا و ان الله على نصرهم لقدیر، در روزگاریکه همه مى دانیم دست ستم کاران بر علیه اسلام و مسلمین از آستین ظلم بیرون آمده و در دنیا نظام زر و زور به محرومین عالم مى تازند خداوند جهان داده وعده نصرت، امید است که بتوانیم ریشه ظلم را در زمین برکنیم. و اسلام را در جهان یارى کنیم تا خداوند نصرتمان کند، امید است دفع ظلم شود تا مظلوم امانى یابد که خداوند بهترین یاور در تاریخ 26/3/65 روز قبل از اعزام توفیق یار شد. بعد از اقرار به وحدانیت خداوند و ایمان به رسالت رسولان حق مخصوصا آخرین آنها حضرت محمد (ص) و اعتماد به ولایت و امامت دوازده تن از اوصیاى گرامیش که اولین آنها امیرالمومنین على (ع) و آخرین آنها حضرت مهدى امام منتظر (عج) و امید شفاعت از آل بزرگوارمان و اعتماد به قیامت و روز جزا عالم آخرت توفیقات الهى شامل حال این بنده عاصى شد که این چند کلمه را به عنوان وصیت بنویسم. از پدر و مادر مهربانم خواستارم چنانچه این سعادت نصیب شان شد و این فرزند ناقابل را به اسلام تقدیم نمودند بى صبرى نکنند و از همسرم مى خواهم صبور باشد و هرگاه برایش مسئله اى پیش آمد زینب دختر قهرمان على را در نظر بگیرد و فرزندانم را از راهى که انتخاب کردم آگاه سازد و به اسلام آشنا و معتقد و علاقمند سازد. در صورت امکان 5 یا 6 ماه روزه که در دوران بیمارى نگرفته ام اجیر بگیرید.
برادران و خواهران و پیش تازان خون پاک خود را فداى اسلام و قرآن کردند و چون درخت اسلام احتیاج به آبیارى به خون شهیدان را دارد و پاسدارى از خون شهیدان بر همه کس واجب است امیدوارم که اگر از لایقین نبودم جزء لایقین براى اسلام و پیروزى انقلاب به رهبرى امام بت شکن حضرت امام خمینى باشم لذا بعنوان وصیت این چند کلمه را نوشتم. این راهى است که با آگاهى کامل انتخاب کردم و همان طور که خداوند منجر فرماید از مومنین جان و مالشان را خریدار است و در عوض بهشت مى دهد خریدار خداوند فروشنده انسان.
چون عازم غرب کشور بودم این چند کلمه به عنوان وصیت نوشته شد اگر شهادت نصیبم شد زهى سعادت و افتخار و اگر بازگشتم به وظایف خویش عمل خواهم کرد. به کسى بدهکار نیستم. مجالس ختم چهلم بطور متوسط طبق عرف اگر به حج موفق نشدم پول آنرا به حساب ریخته ام سه هزار تومان آن سهمین داده شده و بقیه چون در همان سال بوده پرداخت شد اگر سال گذشت بدهند. از همه برادران و خواهران التماس دعا دارم که برایم طلب رحمت کنند و از خدا بخواهند من را بیامرزد.
منبع:سایت لاله های محراب البرز
ارسال فیلم و عکس با کلیک روی 09213166281 ایتا